آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

اندیشمندان اسلامی گاه «حکمت» را شاخه ای از علم در نظر می گیرند؛ علم به احوال موجودات به گونه ای که در نفس الأمر است. تفسیر دیگر «حکمت» حکم نمودن است؛ چنان که حق تعالی حکم فرموده که نیکوکاران را به بهشت و تباهکاران را راهی دوزخ نماید. در تفسیر سوم «حکمت» معنای اتقان و انضباط را به خود می گیرد؛ یعنی درست و نیکو کارکردن. تمامی این تفاسیر حاکی از  حکیم بودن خداوند است؛ صفتی که ثبوت آن برای ذات باری ضروری است. اما آنچه در این مقاله بررسی می شود، مفهوم واژه «حکمت» از دیدگاه داوود قیصری و تعلیقه امام خمینی(ره) بر این دیدگاه است. نویسندگان این مقاله بنا به نظر این دو اندیشمند، واژه پرارج «حکمت» را واکاوی کرده به نقد و تحلیل این دو منظر و تطبیق آنها با دیدگاه های دیگر اندیشمندان خواهند پرداخت. «حکمت» در این پژوهش مرتبه ای درنظر گرفته می شود که عارف و حکیم، مشتاق و مجذوب رسیدن به آن هستند. صاحب حکمت عارف متألّهی خواهد بود که در مراتب باطنی و سرّی آن از عقل استدلالی گذر و شهود را تجربه می کند. این بررسی به شیوه پدیدارشناختی انجام گرفته، تلاش می کند «حکمت» را در معنای سوم و به عنوان حکمت ذوقی و شهودی در برخی حالات و مشاهداتِ عارفانی اعم از شرق و غرب که این تجربه را داشته اند، بیان کند تا از این طریق ریشه یابی عملی، سلوکی و جایگاه دست نیافتنی حکمت را نقبی زند.

تبلیغات