راهبرد «بسط» یکی از تکنیکهای ارزیابی کیفیت در دیدگاه گارسس مشتمل بر «توضیح، تعریف، بسط نحوی، بسط معنایی، بسط خلاقانه، بسط ساده» بوده که در سه سطح معنایی-واژگانی، نحوی و سبکی آن میگنجند و در نهایت میزان ویژگیهای مثبت و منفی بیانگر کفایت و مقبولیت را نقد و بررسی میکند. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی از نوع مقابلهای، بسامد انواع تکنیکهای بسط را در سه ترجمه فولادوند با محوریت ترجمه وفادار، مجتبوی با محوریت ترجمه ارتباطی و معنایی، و صفارزاده با محوریت ترجمه آزاد از سورههای نبأ، تکویر و مطففین بررسی کرده است. سپس با تکیه بر آمار و نمودار، مقادیر بهدست آمده مقایسه شده و میزان افزودههای منفی و مثبت از لحاظ کفایت و مقبولیت مشخص گردیده است. برآیند پژوهش نشان داد افزودهها در سطوح معنایی و نحوی باعث تغییرات فراوانی در سطح سبکی متن ترجمه شده، بهطوری که درصد چشمگیری در کفایت منفی مشاهده میشود. بر اساس الگوی گارسس، ترجمه معنایی مجتبوی در کابرد راهبرد بسط، به نسبت کفایتِ مثبت بالایی که دارد، از مقبولیت منفی کمتری برخوردار بوده و کفایت و مقبولیت ترجمه وی بیشتر از دو ترجمه آزاد صفارزاده و وفادار فولادوند میباشد.