آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۱

چکیده

در این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی به مسئله اجتماع دو قادر بر یک مقدور از دیدگاه معتزله و امامیه پرداخته می شود و استطاعت و قدرت خداوند و انسان نیز مورد کاوش قرار می گیرد. یافته های تحقیق نشان می دهد؛ معتزله و از جمله عبدالجبار در عین اعتقاد به تقدم استطاعت انسان بر فعل، به قدرت خداوند نیز نسبت به جمیع ممکنات معتقدند. اما در تعارض میان قدرت خداوند و قدرت انسان نسبت به یک فعل، تنها انسان را قادر دانسته و به تفویض گرایش پیدا کرده اند. در امامیه، برخی از متکلمین نخستین (از اصحاب ائمه^) هم خداوند و هم انسان را قادر می دانند. بدین صورت که استطاعت انسان مشروط به سلامتی اعضا و جوارح و صحت جسم است و تحقق فعل وابسته به سبب وارد از سوی خداوند می باشد. برخی همنوا با معتزله و برخی نیز از اقوی بودن قدرت خداوند سخن گفته اند. متکلمین معاصر با طولی دانستن قدرت انسان، هم از قدرت خداوند و هم از قدرت انسان دفاع کرده اند.

تبلیغات