آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

سند 2030 به ظاهر جامع ترین اقدامی است که جامعه جهانی برای رسیدن به توسعه پایدار از سال 2015 تاکنون بر آن توافق نموده است. آموزش که چهارمین هدف اصلی سند مذکور می باشد حاوی دستورالعمل هایی است که تلاش می کند به شکل قواعدی جهان شمول و همگانی خود را نشان دهد. با این حال اصل مذکور تجلی نوعی تفکر اومانیستی است که ریشه در خواست و اراده کشورهای غربی و توسعه یافته برای سایر کشورهای جهان دارد. این واقعیت دلیلی است بر این امر که سند 2030 از لحاظ نظری، به عنوان نوعی منبع تهدید نرم قلمداد شود که قصد دارد با ارزشها، فرهنگ و اصول فکری و اخلاقی جوامع متنوع بشری را با منافع و سیاست های برخی از قدرتهای بزرگ و ذی نفوذ در سازمان ملل متحد همراه نماید. در مقاله حاضر تلاش شده است تا با رهیافت بومی سازی، الگوی ایرانی-اسلامی را در حوزه آموزش و پرورش ارائه دهد. سوال اصلی پژوهش این است که چه شاخصه هایی را می توان برای ارائه چنین الگویی مد نظر قرار داد؟ و اصولاً این شاخصه ها را از طریق چه منابعی می توان شناخت؟ نتایج تحقیق به ما نشان می دهد که شاخصه های مهم و کلیدی را می بایست از اسناد بالا دستی نظام ج. ا. ایران استخراج نمود. این شاخصه ها که اصولا در بنیان های فکری-فلسفی خود با سند 2030 در تناقض هستند در معرفی یک الگوی بومی ایرانی-اسلامی به ما کمک می کنند. روش تحلیلی و توصیفی داده ها، اسناد و مجموعه قوانین، ما را در مطرح کردن مباحث مختلف یاری می کند.

تبلیغات