در این مقاله، یکی از مهم ترین آثارِ طنز در تاریخ ادبیات فارسی (وغ وغ ساهاب) بر پایه «نظریه جامع(1) طنز کلامی» بررسی و تحلیل شده است. این اثر در هر شش متغیّرِ نظریه یادشده، ویژگی هایی ممتاز دارد، امّا تمرکزِ این پژوهش بر سه متغیّرِ هدف (موضوعاتِ موردِ تمسخرِ نویسندگانِ اثر)، تقابلِ انگاره و مکانیزمِ منطقی (شیوه ایجادِ طنز) بوده است. یکی از مهم ترین ویژگی های سبکیِ «وغ وغ ساهاب» این است که هر دو ویژگیِ طنزآمیز بودنِ یک متن روایی را دارد؛ هم پایان بندی در پیرنگِ قضایا در تقابل با انتظارِ خواننده قرار می گیرد (مانندِ سطرِ ضربه در جوک ها) و هم خطوطِ طنز در سرتاسر قضایا پراکنده شده است. نکته دیگر آن است که انتظارِ هدف قرار دادنِ افرادِ برون گروه و نشان دادنِ همبستگی و تعلّق به یک گروه (افرادِ درون گروه) که ابزاری معمول برایِ ایجادِ طنز است، در «وغ وغ ساهاب» نقض شده است. در این مقاله، دو نوع تقابلِ انگاره سنّت/ مدرنیزم و ظاهر/ باطن، افزون بر انگاره های معرفی شده در نظریه یادشده، بازشناسی شده است. اغراق، متاطنز (خودانعکاسی)، مجاورت، نتیجه، قیاس غلط و وارونه نقشی از مکانیزم های پرکاربردِ ایجاد طنز در این اثر است.