هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی مقیاس تعلق به دانشگاه و تحلیل وضعیت موجود بود. شرکت کنندگان، 664 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد (232 نفر در مطالعه اول و 432 نفر در مطالعه دوم) بودند که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و مقیاس های تعلق به دانشگاه کارامان و سیراک و ارضای نیازهای بنیادین عمومی گانیه را تکمیل کردند. روایی و پایایی مقیاس های پژوهش با استفاده از روش های تحلیل عاملی و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. به منظور تحلیل داده های توصیفی، ماتریس همبستگی و تحلیل عاملی اکتشافی از نرم افزار SPSS نسخه 23 و برای انجام تحلیل عاملی تأییدی از نرم افزار LISREL نسخه 80/8 استفاده شد. نتایج، از ساختار سه عاملی مقیاس تعلق به دانشگاه حمایت می کرد و برازش مطلوبی با داده ها داشت. ضرایب آلفای کرونباخ در دو مطالعه در سطحی مطلوب و روایی همگرا نیز حاکی از همبستگی مثبت و معنادار مقیاس تعلق به دانشگاه با مقیاس ارضای نیازهای بنیادین عمومی بود. نتایج وضعیت موجود نشان داد که احساس تعلق دانشجویان در سطح متوسطی قرار دارد. این یافته ها اهمیت برنامه ریزی و طراحی مداخلات جامع به منظور اندازه گیری و ارتقای احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه را مورد تأکید قرار می دهند.