پژوهش حاضر با هدف بررسی توانایی طراحی تکلیف معلمان دوره ابتدایی بر اساس موقعیت های طرح مسئله در خصوص دو عمل جمع و تفریق و با استفاده از روش توصیفی -پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق، معلمان دوره ابتدایی کشور بود. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس و برای جمع آوری داده ها، از آزمونی محقق ساخته استفاده شد که توانایی طراحی تکلیف ارزشیابی معلمان را از طریق طرح مسئله آزاد بر اساس مدل استویانووا و الرتون (1996) در مورد دو عمل جمع و تفریق موردبررسی قرار می داد. مسائل طرح شده توسط معلمان بر اساس دو محور 1) عمل جمع و تفریق و 2) طراحی تکلیف مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل بر اساس محور اول مشخص کرد که مسائل نمادی طرح شده بیشتر محدود به دو قالب "نتیجه مجهول (جمع)" و " نتیجه مجهول (تفریق)" و مسائل کلامی طرح شده در اکثر موارد محدود به دو قالب "تغییر" و "ترکیب" بودند و تکالیف طرح شده از تنوع مناسب برخوردار نبودند. تحلیل مسائل بر اساس محور دوم نیز نشان داد که تعداد بسیار کمی از مسائل نمادی و کلامی طرح شده باز پاسخ بودند. با اینکه اکثر مسائل طرح شده (% 89)، مرتبط با زندگی واقعی بودند، اما مسئله ای از نوع حل مسائل عملی (واقعی) در بین آنها وجود نداشت و مسائلی که به طور کامل "موثق" و "غنی" باشند، نیز مشاهده نشد. تهیه محتواهای آموزشی مناسب در خصوص طراحی تکلیف ریاضی و برگزاری دوره ها و کارگاه های توانمندسازی دانشجو معلمان و معلمان دوره ابتدایی بر اساس آن، مهم ترین پیشنهاد حاصل از این مطالعه است.