ادراکات آدمی را میتوان به دو دسته حقیقی و اعتباری تقسیم نمود که هر یک، احکام و ویژگیهای مختص بخود را دارد. ترکیب ناصواب این دو نوع ادراک، موجب لغزش برخی از اندیشمندان شده و حتی گاهی منجر به تشکیک در اصول اولیه تعقل نیز گشته است. ریشه این خلطِ نادرست، فقدان سنجه یی شفاف در جداسازی این دوگونه ادراک است. این مقاله، در جستجوی شاخصه های تفکیک حقیقت از اعتبار در آثار علامه طباطبایی، به ملاکهایی ششگانه دست یافته و سپس به تحلیل و نقد آنها پرداخته است. در پایان، به این نتیجه میرسیم که گرچه هیچکدام از شاخصهای مذکور بتنهایی، نمیتواند ملاکی جامع و مانع در تفکیک ادراکات حقیقی از اعتباری باشد، اما تجمیعِ ظنونِ ناشی از استفاده ترکیبی و همزمان این ملاکها، ضریب اطمینان بالایی در این جداسازیِ ضروری، ایجاد میکند.