آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۳

چکیده

معاد جسمانی از دیرباز در میان متکلمان و فیلسوفان اسلامی جزو مسائل بحث برانگیز بوده است. متکلمان بر اساس مبانی و نوع نگاه خود به حقیقت انسان، معادی متفاوت با معاد فیلسوفان را به اثبات رسانده اند. در بین فیلسوفان، حکمای مشاء، مبانی هستی شناختی و انسان شناختی خاصی را در جهت تبیین معاد روحانی بکار برده و حکمای اشراق با توجه به آن مبانی، معاد مثالی را نتیجه گرفته اند. ملاصدرا با استفاده از اصول معاد شناختی خاصی در نظام فلسفی خود، معاد جسمانی روحانی را تبیین میکند. این پژوهش نقش اصول معاد شناختی را در بازسازی نظریه معاد جسمانی بررسی کرده و به این نتیجه میرسد که عدم توفیق متکلمان و حکمای مشاء و اشراق در اثبات معاد جسمانی روحانی، ناشی از عدم دستیابی آنها به برخی از اصول معاد شناختی بوده و بهمین دلیل بود که معادِ اثبات شده آنها، از سوی ملاصدرا پذیرفته نشد. متکلمان با عدم دستیابی به اصولی مانند «تشکیک وجود»، «نفس، عامل شیئیت انسان و بدن» و «تجرد نفس و قوه خیال»، معاد انسان و لذات و آلام او را در معاد، مادی دانسته اند. ابن سینا و شیخ اشراق نیز با عدم دستیابی به اصولی مانند «تجرد قوه خیال»، «آثار خارجی داشتن تصورات، خُلقیات و ملکات» و «ماهیتِ ابصار، اختراع صورتهای مجردِ مشابه با صورتهای خارجی توسط نفس» در اثبات معاد جسمانی با مشکل مواجه شده اند.

تبلیغات