آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۳

چکیده

چهره حقیقی زندگانی برای انسانی پدیدار میگردد که توانسته باشد در پاسخ به پرسش از «حکمت وجودی خویش» به معنایی دست یافته باشد که او را در مسیر رشد و تعالی قرار دهد. از دیدگاه حکمای اسلامی رابطه بین انسان و اله، رابطه رب و مربوبی است. در این رویکرد، اله، علاوه بر برنامه و هدفی که از خلقت موجودات داشته، دارای نقش تربیتی و هدایتی پس از خلقت نیز میباشد. حکما، الگوهای تربیتی انسان را انسانهایی دانسته اند که توانسته اند به فضل الهی، کمال مورد انتظار نوع خود را متحقق ساخته و بعنوان انسان کامل عهده دار هدایت سایر انسانها بسوی صراط مستقیم شوند. در حکمت صدرایی براساس اصولی همچون اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری، همه موجودات در صراط تکوین که با خلقت جهان پدیدار گشته بسوی مسبب الأسباب در حال سیرند (عبادت تکوینی.) در این میان، انسان بدلیل برخورداری از جایگاه ویژه در نظام هستی، دارای این توانایی است که در صراط تشریع نیز گام نهد و با الگو قرار دادن انسان کامل بوسیله بهره گیری از حکمت نظری و بکاربندی حکمت عملی به اوج کمال وجودی خویش که همان عبودیت الهی (لقاء اللّه) است دست یابد (عبادت تشریعی.) از منظر ملاصدرا لازمه رسیدن به چنین مرتبتی، حکمت و حریت است.

تبلیغات