نقش خونَجی و ابهری در تحول و رشد منطق سینوی، در قرن هفتم هجری، انکارناپذیر است. آنها افزون بر بسط و گسترش برخی از نوآوریهای ابن سینا، و جرح و تعدیل در برخی از افکار فخر رازی، از ابتکارات منطقی خاصی برخوردار بوده اند. از جمله این ابتکارات میتوان این موارد را بر شمرد: تقسیم قضیه حملیه محصوره به چهار نوع حقیقیه مطلقه، خارجیه مطلقه، حقیقی الموضوع و خارجی الموضوع؛ افزودن قضیه ذهنیه بر تقسیم ثنایی حملیه مسوره به حقیقیه و خارجیه؛ تفکیک عکس نقیض مخالف از عکس نقیض موافق؛ کشف قضیه طبیعیه و خارج ساختن آن از مهمله و شخصیه انگاری؛ کشف انعکاس سالبه جزئیه در خاصتین؛ بحث مستوفی در شرایط و حکم انتاج شکل چهارم در مختلطات و افزودن سه ضرب بر ضروب منتج آن در موجهات مرکبه. در این نوشتار هدف اینست که به تبیین و بررسی موارد مذکور بپردازیم.