آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۳

چکیده

فارابی علم را حصول صورت نزد ذهن یا عقل میداند و محاکات را نیز بعنوان نظریه هنری قلمداد میکند که هنرمند از طریق تصویر انجام میدهد. بنابرین، «صورت» نقطه اتصال میان دو نظریه معرفت شناختی و فلسفی هنری او قلمداد میگردد؛ بدون وجود صورت، از یکسو علم محقق نمیشود و از سوی دیگر محاکات ابتر میماند. این جستار بر آنست تا با روش تحلیلی توصیفی به درک رابطه میان نظریه شناخت و نظریه هنری فارابی دست یابد و بدین منظور موارد زیر را اهدافی میداند که بترتیب منطقی در اندیشه فارابی قابل پیگیری است: 1) دستیابی به نظریه شناخت 2) کشف نظریه محاکات و آشکارسازی محتوای این نظریه 3) فهم رابطه ایندو نظریه 4) اثبات این نکته که نظریه محاکات صرفاً مبتنی بر نظریه صورت باورانه معرفت امکانپذیر است.

تبلیغات