یکی از مهمترین ابتکارات وجود شناختی ملاصدرا که تأثیر شگرفی بر اندیشه فلسفی و کلامی او داشته است، نظریه حرکت جوهری است. اکتشاف عظیم ملاصدرا در این زمینه، اثبات ناآرامی و بیقراری در نهاد عالم و آدم و اثبات حرکت و تحول دائمی در بنیان همه موجودات مادی است؛ انگاره یی که عموم حکمای پیش صدرایی آن را امری نامعقول و امکان ناپذیر میدانستند. دامنه تأثیرگذاری این نظریه بقدری وسیع است که پس از چند قرن پژوهش، هنوز هم جای واکاوی و تأمل در زوایای مختلف آن وجود دارد. اما آنچه تاکنون درباب دستاوردهای حرکت جوهری بیان شده، عموماً نتایج وجود شناختی و فلسفی بوده و کمتر به آثار و برکات این اصل در ساحت کلامی اعتقادی پرداخته شده است. بهمین دلیل، نوشتار حاضر با رویکردی مسئله محور و با روش تحلیلی و پژوهش کیفی، ضمن طرح دقیق مسئله و تقریر نظریه، با تأکید بر ابتکاری بودن آن، به تحلیل داده ها در راستای بررسی تأثیر این انگاره بر اندیشه کلامی ملاصدرا پرداخته است. بنابرین، یافته های این پژوهش بر استنباط و تبیین مهمترین لوازم کلامی و اعتقادی حرکت جوهری تمرکز یافته است که فهرستوار عبارتند از: خداشناسی و تبیین فقر دائمی مخلوقات به خدا، اثبات حدوث زمانی عالم، تبیین عقلانی معاد جسمانی، توجیه فلسفی آموزه تجسم اعمال، ابطال عقیده تناسخ، نوآوری در تبیین ماهیت مرگ و تبیین عمومیت حشر.