نهج البلاغه که تجلی گاه پیوند عمیق بین ایمان و عقل است، در بسیاری از گزاره های آن نیز تبیین عقلانی و رویکرد فلسفی مشهود است. سنجش نسبت میان ایمان و عقل از دو بعد وجودشناختی، معرفت شناختی و بررسی معنا، زاوایا، منشاء و تعاملات این دو با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی در نهج البلاغه، مسئله این پژوهش است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در نهج البلاغه بخشی از ایمان، ناظر به احساسات و عواطف و بخشی ناظر به عقل عملی و بخش دیگر آن ناظر به عقل نظری است و بر خلاف اشاعره که ایمان را صرفا به عقل نظری معطوف نموده و معتزله که ایمان را منحصر در عقل عملی می دانند، ایمان هر دو عقل را در برگرفته و گزاره های ناظر به ایمان در نهج البلاغه با عقلانیت سازگاری و تعاضد داشته و لازمه ایمان آوری، عقلانیت است؛ هر چند که سهم عقل عملی در ایمان دینی بیشتر است.