آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

یکی از زمینه ها در پژوهش های ادبیبررسی پیوند هنر و ادبیات و دادوستدهایی است که از دیرباز میان این دو در جریان بوده است. از جلوه های آمیختگی ادبیات و هنر که به درستی توجه پژوهش های پیشین را جلب نکرده آن است که عارفان ایرانی و عرب، در تألیفات منظوم و منثور خود، توسلات شگفت انگیزی به هنر های نمایشی عروسکی داشته اند. این پژوهش با دقت نظر در رویکرد هنرمندانه عارفان به نمایش عروسکی، به ویژه نمایش سایه، و با تکیه بر روش اسنادی تحلیلی این نکته را تببین می کند که چگونه متون عرفانی عربی و فارسی، تصویر رمزی نمایش عروسکی را به مثابه ابزاری برای بیان دریافت های شهودی به کار بسته اند. سپس با بررسی کهن ترین یافته های پژوهش در زمینه کاربرد تصویر رمزی نمایش عروسکی، به ترتیب تاریخی، به بیان اسناد و آثار کاربست این هنر در متون عربی و فارسی می پردازد تا روشن شود از چه زمانی و چگونه اندیشمندان و ادیبان عارف برای بیان اندیشه های هستی شناسانه و عارفانه خود به این هنر نمایشی تمسک جسته اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که بهره جستن ابن حزم اندلسی (384 456ه .ق) از نمایش عروسکی، در تبیین اوضاع ناپایدار دنیا، از دیرینه ترین توسلاتِ هستی شناسانه به این هنر است. پس از وی، ابن عربی (560 640ق) و گروهی از ادیبان صوفیه در تبیین اندیشه های خود به ویژه مباحث «وحدت وجود» و «توحید افعالی» با تمسک به این هنر سنتی توانسته اند پیچیده ترین مفاهیم هستی شناسانه را به مخاطبان منتقل سازند.

تبلیغات