آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

دوگانه انگاری انسان/طبیعت دیدگاهی است که با تبیین خاصی از ارتباط میان انسان و طبیعت نقشی تعیین کننده و سرنوشت ساز در اخلاق زیست محیطی یافته است. در این دیدگاه، انسان به عنوان وجه برتر این تقسیم بندی حق هر گونه استفاده و رفتار با طبیعت را دارد. در نظر جنبش بوم شناسی ژرف نگر، به دلیل درهم تنیدگیِ انسان و طبیعت نمی توان این دو را مجزا از یکدیگر دانست. این نگرش به دلیل نقد تفکر دوگانه انسان/طبیعت دارای نکات مفید و سودمندی در باب اخلاق زیست محیطی است، که از آن جمله است: خیزش علیه روحیه سلطه گر و انسان محورِ فرهنگی و تمدنی در مغرب زمین؛ خودشکوفاییِ اصیلِ انسانی از طریق فرارفتن از خود؛ توجه به احیای حقوق ازدست رفته موجودات غیرانسانی. این جنبش، به رغم داشتنِ این نقاط قوت، ضعف هایی نیز دارد و ما معتقدیم با نگاهی دینی-الهیاتی و از طریق اصلاح و بازاندیشی آرای این جنبش می توان به رهیافتی درست در مورد ارتباط انسان/طبیعت دست یافت. این موارد از این قرارند: نداشتن یک فلسفه منسجم که نتیجه آن مبهم اندیشی و کلی گویی در خصوص مسائل محیط زیستی است؛ نبود برنامه ای جامع به منظور ایجاد بستری برای یک سلسله مراتب معین حیاتی؛ غفلت از مقام والای انسانی؛ عدم کارآمدی در کشورهای توسعه نیافته. هدف از این نوشتار نقد نظریه دوگانگی انسان/طبیعت در اخلاق زیست محیطی طبقِ هنجارهای بوم شناسی ژرف نگر و نیز اصلاح و تکمیل نقاط ضعف این جنبش با تکیه بر آموزه های الهیاتی در مسئله حاضر است.

تبلیغات