در کتاب گفتگویی درباره دین طبیعی، هیوم بر مبنای مشاهده شر در عالم تلاش می کند نشان دهد وجود شر خللی ترمیم ناپذیر در استدلال های طبیعی به سود خداوند ایجاد می کند. موضوع این نوشته این اعتراض عمده هیوم است. در این مقاله، مشخصاً می خواهیم بررسی کنیم که خداباوری، که در پاسخ به مسئله شر از ایده خداباوری شکاکانه دفاع می کند، آیا هنوز می تواند دم از برهان غایت شناسانه (یا نظم) به سود خدا بزند. بر اساس اعتراض عمده هیوم، پاسخ به پرسش فوق منفی است؛ یک خداباور شکاک نمی تواند از برهان غایت شناسانه به سود خدا بهره برد. مسئله این است که پاسخ خداناباور به برهان غایت شناسانه کاملاً شبیه است به پاسخ خداباور شکاک به مسئله شر. اگر پاسخ خداباور شکاک به مسئله شر پذیرفتنی باشد، پس لابد پاسخ خداناباور به برهان غایت شناسانه هم پذیرفتنی است. استدلال می کنیم که لااقل در بادی امر به نظر می رسد که اعتراض هیوم را می توان به صورت ادعای دو نوع تقارن میان نظم و شر بیان کرد. تقارن اول را «دلایل ناپیدای نظم» نامیده ایم و تقارن دوم را «جهل به دلایل خداوند». استدلال می کنیم که اگرچه تقارن اول برقرار نیست، تقارن دوم می تواند نتیجه استدلال غایت شناسانه را تا حد قابل ملاحظه ای تضعیف کند، با این همه ممکن است خداباور از نتیجه تضعیف شده هم چندان ناخرسند نباشد.