خاندان بویه از شرایط سیاسی و اجتماعی دیلم و از پس زمینه فکری اهالی تبرستان، بهره جستند تا با تکیه بر روحیه جنگاوری و بیگانه ستیزی، پادشاهی تازه ای را پایه گذاری کنند. جغرافیای تاریخی تبرستان در چگونگی بهره گیری خاندان بویه از اندیشه «ایرانشهری» و «فره ایزدی»، مؤثر بوده است. پرسش اصلی مقاله این است که جغرافیای تبرستان چه تأثیری در تداوم اندیشه ایرانشهری و تأسیس پادشاهی خاندان بویه داشته است؟ این تحقیق برای بازشناسی جایگاه تبرستان در اندیشه ایرانشهری و تبیین تأثیرات آن در کامیابی بویهیان برای رسیدن به پادشاهی، از رویکرد تاریخی-تحلیلی و روش تحلیل محتوا و همسنجی منابع تاریخی بهره برده است. به نظر می رسد به سبب پیشینه تبرستان در نظام سیاسی و اجتماعی ایران باستان و شرایط جغرافیایی خاص آن، تفکر باشندگان این سامان که در سده های پس از سقوط ساسانیان همچنان با اندیشه ایرانشهری دوره باستان درهم تنیده شده بود، در پایه گذاری پادشاهی خاندان بویه تأثیر گذاشت. این بررسی نشان می دهد جغرافیای تبرستان آن را مکان امنی برای سکونت کرده بود و از این رو حاکمانش در دوران باستان استقلال نسبی داشته اند. همین روحیه استقلال طلبی و بهره گیری از پس زمینه اندیشه ایرانشهری، بعد از فروپاشی ساسانیان، موجب پایه گذاری پادشاهی بویهیان با رنگ وبوی ایرانی شده بود.