آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۷

چکیده

در تحقیق حاضر، با توجه به نظریات دیوید ساندرز درباره بی ثباتی سیاسی و شاخص های ارائه شده توسط وی، بی ثباتی سیاسی در دوره سلطان محمد خوارزم شاه، بر مبنای دو مفهوم اساسی تغییرات و چالش ها، تبیین و شاخص های آن طی چهار مقوله تغییر هنجار، تغییر مقامات اصلی اجرایی، تغییر مرزها، و چالش های خشونت آمیز مشخص شده است. با توجه به ماهیت استبدادی حکومت سلطان محمد خوارزم شاه و نقش کلیدی سلطان در ساختار حکومت خوارزم شاهی، فروپاشی ساختاری خوارزم شاهیان با بررسی نقش محوری سیاست های سلطان محمد در بی ثباتی سیاسی تحلیل شده است. با توجه به اینکه ضعف و سقوط زودهنگام حکومت سلطان محمد خوارزم شاه نتیجه چنین بی ثباتی سیاسی ای بوده است، بررسی و شناخت عوامل به وجودآورنده و تشدید کننده بی ثباتی سیاسی در آن برهه تاریخی واجد اهمیت بسیار است. با عطف نظر به این مهم، مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که بین سیاست های سلطان محمد خوارزم شاه و بروز بی ثباتی سیاسی در این دوره چه ارتباطی وجود داشته است. روش نگارنده در پاسخ به این پرسش، استفاده از نظریه دیوید ساندرز درباره بی ثباتی سیاسی بوده است. ماحصل تحلیل نویسنده آن بوده که یک همبستگی مثبت بین سیاست های سلطان محمد خوارزم شاه و بروز بی ثباتی سیاسی در برهه تاریخی زمان او وجود داشته است.

تبلیغات