سخن از حقیقت تصوف و مذهب صوفیان و میزان ارتباط تعالیم صوفیان با آموزه های تشیع وپیوند میان آنان و مذهب تشیع، ازمباحث بنیادی فرقه شناسی و ابعاد تاثیر متقابل و داد و ستد مذاهب ، مکاتب و علوم است. اینکه طریقت های گوناگون تصوف و مکاتب عارفانی اسلامی چه چیزهایی از تشیع گرفته یا بدان بخشیده اند؛ تا چه اندازه در خدمت ویا در پیوند با آموزه های تشیع ، عقائد، مناسک و دیگر آموزه های آنان بوده اند یا از آن دور شده اند،از گذشته تاکنون مهم بوده ودر حال حاضر که جریان ظاهر گرائی و بویژه وهابیت به دشمنی با تشیع و برخی بنیاد های معرفتی آن برخاسته، سخن ازمیزان ارتباط تعالیم صوفیان با آموزه های تشیع اهمیت مضاعف می یابد. واز این مقوله است پیوند میان صوفیان کبرویه و تشیع است. نجم الدین کبری سرسلسله صوفیان و عارفان کبرویه، عارف شافعی مذهب بود، اما گرایش های شیعی او به ویژه مریدانش، انکارناشدنی است. گرد آوری شواهد برای اثبات چنین گرایش ها و ارزیابی تأثیر فراگیر ارتباط او با مفاهیم شیعی، در عرفان نظری و عملیِ سلسله ها، از مباحث کانونی تاریخ عرفان اسلامی و سیر معنوی در جهان اسلام به شمار می رود. بررسی تأثیر این ارتباط در شیوه تعامل کبرویه با مکتب ابن عربی و شارحانش، تأثیر فراگیر این سلسله با چنین گرایش، ارتباطات و ویژگی هایی در تاریخ تصوف و عرفان و حتی تاریخ سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی به ویژه ایرانی، در قالب پژوهش های دقیق تری سامان می پذیرد، این نوشتار بر پایه منابع اصلی در این زمینه، با روشی توصیفی تحلیلی در پی نشان دادن ابعادی از این تاثیر پذیری ها ، گرایش ها وحتی تبدیل و تغییر در طریقت صوفیه کبرویه است.