قیام عبدالرحمن بن اشعث و حارث بن سُرَیج به انگیزه مبارزه با دین ستیزی امویان و مساوات طلبی شکل گرفت. رهبران این دو قیام به رغم اشتراک هدف هایشان، از شیوه های متفاوتی برای دست یابی به آنها بهره گرفتند؛ ابن اشعث با شگردهای گوناگونی در کشاندن گروه های مخالف امویان به همراهی قیام خود توفیق یافت و با انتقال قیام به عراق، در پی براندازی اساس خلافت اموی بود، اما قیام حارث بن سریج بر پایه تعارض با خلافت اموی استوار نبود، بلکه بر اصلاح سیاست اقتصادی و اجتماعی امویان تأکید می کرد. سرانجام هر دو قیام سرکوب شدند، اما زمینه را برای قیام های پس از خود فراهم آوردند و در ضعف و سقوط خلافت اموی تأثیر گذاردند. این پژوهش با بررسی عوامل زمینه ساز این قیام ها، عوامل مشترک و متفاوت آنها را با یک دیگر می سنجد. پرسش اصلی مقاله این است که قیام های ابن اشعث و ابن سریج چه خصال مشترک و متفاوتی با یکدیکر داشتند؟ این دو قیام به رغم اینکه هدف های مشترک و پی آمدهایی هم گونی در جامعه عصر اموی داشتند، با توجه به ساخت و بافت اجتماعی متفاوتشان، روش های انقلابی متفاوتی را برای رسیدن به هدف های خود برگزیدند.