عباسیان پس از پیروزی بر امویان و به دست گرفتن کار خلافت، بیش تر در راه فراچنگ آوردن اقتدار سیاسی و حفظ و پای داری حاکمیت خود کوشیدند و برای رسیدن به این هدف ها، از هیچ کوششی فروگذار نکردند؛ چنان که با ابزارهای گوناگون سیاسی نظامی، به حذف مخالفان و رقیبان سیاسی شان پرداختند و برپایی پایگاهی مذهبی را پی گرفتند. ماجرای رقابت و چالش های آنان با علویان و رهبران شیعه، از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ زیرا پس از زوال خلافت اموی، علویان به ویژه امامان شیعه مهم ترین مانع اقتدار حاکمیت بنی عباس بودند. سایه سنگین شیعه و رهبرانش به ویژه با توجه به پایگاه روشن مردمی و مذهبی و پیشینه درخشان آنان در رویارویی های گذشته، شایستگی شان را برای حاکمیت سیاسی نمایان می کرد. عباسیان نیز از جایگاه برجسته و تأثیرگذاری این دسته از بنی هاشم (حسنی و حسینی) به نیکی آگاه بودند و از این رو، مهم ترین دغدغه آنان، مبارزه با این افراد بود. علویان به ویژه امامان شیعه نیز در این چالش بر پایه ظرفیت های زمان و زمانه، رفتار می کردند و فشارها و مشکلات سیاسی و اجتماعی و حتی اختلافات و انشعابات ناخواسته را برمی تابیدند. این مقاله با عرضه گزارشی چکیده درباره چگونگی و چرایی چالش خلفای عباسی با علویان به ویژه پیشوایانشان؛ به بررسی تأثیرات سیاسی مذهبی امامان شیعه در آن روزگار می پردازد. دعوی گزاف خلفای عباسی درباره شایستگی شان برای میراث پیامبر اکرم (ص) و پیوستگی آنان در ستم کاری بر علویان و امامان شیعه، روی کردهای حذفی خلفای عباسی به واکنش علویان و امامان شیعه در برابر آنان و پی آمدهای فرقه ای آن برای شیعه و تشیع، از مباحثی اند که این نوشتار با استناد به منابع کهن و پژوهش های معاصران درباره آنها سخن خواهد گفت.