آموزش صرف ونحو در مدارس سنتی و در میان علما و شعرا، عمری طولانی دارد و همین امر موجب بازتاب واژگان و اصطلاحات آن به شکلی هنری، در شعر فارسی شده است. بر این مبنا در این تحقیق سؤال این بوده که خلاقیّت شاعرانه در کدام صورخیال محقق شده و چه روابطی میان صور خیال و قواعد نحوی برقرار شده است و کدام شاعران از این ظرفیت بهره برده اند. روش تحقیق تحلیلی-توصیفی و مبتنی بر مطالعه دیوان های شاعران بوده و از نرم افزار درج نیز بهره گرفته شده است. این تحقیق نشان می دهد که دامنه کاربرد واژگان صرف ونحو در اشعار فارسی وسیع بوده است. دامنه نام های شاعرانی که با واژگان این دانش حشر و نشر داشته اند، نیز گسترده است و پهنه تاریخی وسیعی از قرن پنجم تا دوره معاصر را در برگرفته است. هم آیندی تصاویرِ مُلهم از صرف ونحو یکی از نکات تأمل انگیز در اشعار بررسی شده است؛ اغلب سه تصویر ایهام، حسن تعلیل و مراعات نظیر با هم تلفیق می شود. دایره بلاغی ازلحاظ گوناگونی و تنوع نیز نسبتاً گسترده بوده، عناصری مانند تشبیه، استعاره، کنایه، ایهام، حسن تعلیل، تمثیل، تمثیل رمزی، ارسال المثل و چیستان را در برمی گیرد. قاعده مندی دانش نحو برای اثبات موضوعات و مضامین مدنظر شاعران زمینه مناسبی برای تصاویر تمثیلی و تعلیلی بوده است. شکل حروف و کلمات، معانی مختلف آنها و قابلیت تصریف و اشتقاق زمینه تشبیه، استعاره، کنایه و ایهام را به وجود آورده است.