تحلیل گفتمان به عنوان رویکردی زب ان شناس ی از عل وم اجتم اعی ب ه بررس ی چگونگی پیوند آثار ادیبان با محیط اجتماعی و تأثیر این محیط بر روش و اسلوب آنها می پردازد. گفتمان ادبیات متعهد و اجتماعی از گفتمان های شناخته شده در حوزه ادب معاصر است که در این مقاله با استفاده از نظریه های لاکلا و موفه به تحلیل و بررسی علل شکل گیری و رویکرد «اخوان» در دفاع از این گفتمان می پردازیم. نتایج پژوهش نشان می دهد که گره خوردگی و پیوند ادبیات و جامعه باعث می شود که اخوان به عنوان سوژه تحت تأثیر کارکردهای گفتمانی زبانی و غیر زبانی و قدرت پشت گفتمانی ناشی از رویدادهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در بستر تاریخی مورد نظر، در موقعیت سوژگی قرار گیرد و با ایجاد بحران و ساختارشکنی در گفتمان های رقیب (موج نو، رمانتیک فردی و ادبیات فرم گرا) و درک دال های خالی گفتمان ها ی غیر خودی (توجه و تعهد ادبیات به مردم و جامعه) به تثبیت نظام گفتمانی خود بپردازد. وی در نظام معنایی گفتمان خودی، جامعه و نیازهای آن را (متغیر مستقل) اعم از هنر و ادبیات (متغیر وابسته) می داند و با تأکید بر دال مرکزی گفتمان خودی، دیگر دال های شناور (هنر، هنرمند، غزل، شعر و شاعر) را تعریف می کند و با استفاده از راهبردهای حاشیه رانی، برجسته سازی و غیریت سازی سعی دارد تا گفتمان خودی را تقویت و گفتمان های غیر خودی را تضعیف کند.