آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

بخش قابل توجهی از شعر کلاسیک فارسی را شعر کوتاه مانند دوبیتی و رباعی تشکیل می دهد. همچنین امروزه در میان شاعران معاصر، توجه روزافزونی به شعر کوتاه دیده می شود. هرچند پژوهندگان کوشیده اند به شناسایی مؤلفه های شعر کوتاه بپردازند و برای این منظور از ویژگی های ایجاز، کاربرد محدود فعل، ضربه پایانی، تصویرمحوری، کاربرد محدود قافیه و طبیعت گرایی یاد کرده اند، این ویژگی ها بیشتر به توصیف شعر کوتاه بازمی گردد و هنوز تعریف متفق علیه آن در دسترس نیست؛ چنان که برای نمونه حد بیرونی آن را گاه تا یک صفحه و گاه تا هفت سطر و گاه تا پنج لخت دانسته اند و همچنین برای حد درونی و معنایی آن، عاملیت شگرد بنیادی و اثرگذاری در لحظه را برشمرده اند. مقاله حاضر با روش تحلیلی به نقد توصیف ها و تعریف های پژوهندگان از شعر کوتاه می پردازد و می کوشد راهی به سوی تعریف دقیق تر آن بگشاید. این مقاله سرانجام شعر کوتاه را مبتنی بر شگرد بنیادی آن، دارای مصرع ها یا سطرهای محدود نامشخص و در نهایت «شعر محدود تک هسته ای مستقل با تمایل بیشتر به گفتمان حکمی» در نظر می گیرد.

تبلیغات