آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

در روند تحولات زبان فارسی دسته ای از فعل ها بخشی از بار معنایی خود را از دست داده اند و به اصطلاح سبک شده اند. از این رو، در بیان مفاهیم ایستا و رویدادی با عنصر دیگری از مقوله اسم، صفت یا حرف اضافه همنشین شده و ساخت های فعل سبک را ایجاد کرده اند. مطالعه  نحوی و معنایی این ساخت ها از چالش برانگیزترین مسائل مورد بررسی زبانشناسی امروز است. در زبان فارسی ساخت های فعل سبک پربسامدترین ساخت های فعلی به شمار می روند و این امر اهمیت پرداختن به آنها را دو چندان می سازد. پژوهش حاضر می کوشد تا از منظر صرف توزیعی (هله و مرنتز، 1993 ؛ 2013) به پرسشی اساسی در رابطه با این فعل ها پاسخ بدهد؛ اینکه، چرا تنها دسته ای از فعل ها  (نه تمامی آنها) به فعل سبک تبدیل شده اند و آیا این انتخاب تصادفی بوده است یا نظام مند. پرسشی که علیرغم اهمیت از توجه محققان دور مانده است. پژوهش حاضر با ارائه تحلیلی نشان می دهد که این انتخاب نظام مند است و شواهدی در تأیید این نظام مندی با توجه به ویژگی زیرتخصیص یافتگی و اصل زیرمجموعه صرف توزیعی ارائه می دهد. از جمله این شواهد تعیین ماهیت و جایگاه 21 فعل سبک زبان فارسی در طبقه بندی لوین (1993)، استفاده از روشی مبتنی بر الگوریتم لسک (1986) و پیشنهاد طبقه بندی جدید فعل های سبک بر پایه نخستی های معنایی است که در آن ابتدا فعل ها به ایستا و رویدادی و سپس فعل های رویدادی به 4 طبقه کارکردی، تغییر مالکیت، تغییر حالت و تغییر مکان تقسیم شده اند. این شواهد بیانگر این واقعیتند که ماهیت ویژه معنایی این فعل هاست که آنها را مستعد تبدیل شدن به فعل سبک کرده است.

تبلیغات