هدف پژوهش حاضر پیش بینی رویکردهای یادگیری براساس هیجانات پیشرفت و باورهای خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان متوسطه دوم شهر مهاباد است. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه دانش آموزن مقطع متوسطه دوم بودند که به کمک نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای 372 نفر انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از پرسش نامه هیجانات مثبت و منفی تحصیلی پکران، گوتز، تیتز و پری (2002)، پرسش نامه خودکارآمدی تحصیلی جینکز و مورگان (1999)، پرسش نامه رویکردهای مطالعه تیت و ایتویستل (1998). داده ها به کمک ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که هیجانات مثبت شامل لذت، امیدواری و غرور با رویکرد و انگیزش عمیق رابطه مثبت معنادار (P≤0.05 و P≤0.01) و با رویکرد و انگیزش سطحی، رابطه منفی معنادار وجود دارد (P≤0.05 و P≤0.01). رابطه هیجان غرور با انگیزش سطحی معنادار نیست. هیجان های منفی (خشم، اضطراب، شرم، ناامیدی و خستگی) با رویکرد عمیق رابطه منفی معنادار (01/0) دارند . رابطه این متغیرها با رویکرد و انگیزش سطحی مثبت (01/0) است. رابطه شرم با انگیزش عمیق معنادار نیست؛ خشم نیز با رویکرد سطحی رابطه معناداری ندارد. رابطه هر چهار خرده مقیاس باورهای خودکارآمدی تحصیلی با رویکرد و انگیزش عمیق مثبت (01/0) و با رویکرد و انگیزش سطحی منفی (01/0) است. هیجانات پیشرفت 4/13 درصد واریانس رویکردهای یادگیری را پیش بینی می کند. باورهای خودکارآمدی۳۳/۱درصد واریانس رویکردهای یادگیری را پیش بینی می کند.