تقلب نه تنها کیفیت سیستم آموزشی را تحت تأثیر قرار می دهد بلکه موجب اشاعه ی ناعدالتی می گردد. در این پژوهش رابطه ی ساختاری جهت گیری هدف و نگرش به تقلب با میانجیگری انگیزش تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود، به همین منظور 110 دانشجو دانشگاه ارومیه از بین 185 دانشجوی متقلبی که در بازه ی زمانی 1392 تا 1395 از طرف کمیته ی انضباطی حکم اخطار دریافت کرده بودند، بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. این افراد مقیاس های جهت گیری هدف، مقیاس انگیزش تحصیلی و مقیاس نگرش به تقلب را تکمیل کردند. برای تحلیل نتایج مدل یابیمعادلات ساختاری(SEM) از نرم افزارAMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که ضرایب استاندارد مسیرهای جهت گیری هدف به انگیزش تحصیلی(53/0=β)؛ جهت گیری هدف به نگرش به تقلب(69/0=β) و انگیزش تحصیلی به نگرش به تقلب (39/0=β) معنی دار است. همچنین نتایج آزمون بوت استراپ نشان داد مسیر غیرمستقیم جهت گیری هدف به نگرش به تقلب از طریق انگیزش تحصیلی معنی دار می باشد. با توجه به این یافته ها انگیزش تحصیلی می تواند رابطه ی بین جهت گیری هدف با نگرش به تقلب را تحت تأثیر قرار دهد