طرح مسأله: انتقادات واردشده به مدرنیسم در شهرسازی به پدیدآمدن رویکردهای مبتنی بر پست مدرنیسم و پیرو آن رویکردهای زیست محیطی و توسعه پایدار شهری منجر شد. توسعه حمل ونقل محور (TOD)، یکی از مصادیق توسعه پایدار شهری است که هدف اصلی آن، حل معضلات ترافیکی شهرها مبتنی بر برنامه ریزی کاربری اراضی و گسترش حمل ونقل عمومی است. در طرح جامع جدید شهر تبریز علاوه بر هسته مرکزی شهر، دو هسته فرعی در شرق و غرب شهر به منزله هسته های تمرکز شهر پیشنهاد و رویکرد توسعه حمل ونقل محور و ایجاد مدل گرهی- ترانزیتی به مثابه سیاست ترافیکی طرح اتخاذ شده است. بدیهی است ناهماهنگی در ایجاد تمرکز در این مناطق با برنامه های ترافیکی و تبدیل این مراکز به مراکز توسعه حمل ونقل محور موب پدیدآمدن مشکلات جدید ترافیکی خواهد شد . هدف : هدف اصلی پژوهش حاضر، سنجش این مراکز ازنظر فضایی و ظرفیت تبدیل آنها به مراکز TOD است و در صورت وجود این ظرفیت، راهکارهایی برای بهبود وضعیت ارائه شده است. روش شناسی: این پژوهش ازنظر هدف، جزو پژوهش های کاربردی و ازنظر روش، جزو پژوهش های توصیفی به شمار می آید. فرایند کار به طورکلی از دو مرحله مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی تشکیل شده است. مهم ترین ابزار گردآوری و تحلیل اطلاعات، نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی ازجمله ARC GIS 10.3 است. برای رتبه بندی و مقایسه تطبیقی محدوده های مطالعه شده نیز از روش های ضریب ناموزونی موریس، روش بی مقیاس سازی خطی (بردار ویژه) و روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. نوآوری: نوآوری مقاله حاضر در استانداردسازی و طبقه بندی شاخص های رویکرد توسعه حمل ونقل محور و استفاده از توابع تحلیلی نرم افزارهای سیستم اطلاعات جغرافیایی ازجمله Arc GIS & Autodesk MAP برای تحلیل میدانی شاخص هاست. نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد محدوده راه آهن وضعیت نسبی بهتری نسبت به محدوده دانشگاه دارد؛ ولی درمجموع هیچ کدام از هسته های پیشنهادی طرح جامع در وضعیت موجود تناسب مطلوبی با شاخص های TOD ندارد و برای تبدیل به TOD باید تغییرات عمده فضایی در ساختارشان ایجاد شود.