در بررسی و تبیین ساختار قصیده، همواره به بخش های مختلف آن توجه شده است. قصیده به جز بخش اصلی، بخش هایی چون تشبیب، تخلّص و شریطه نیز دارد که همواره توجه اهل ادب را به خود جلب کرده است. تشبیب را باید راه ورود به قصیده و یکی از مهم ترین بخش های آن دانست که به دلیل قرارداشتن در پیشانی قصیده برای ترغیب و تهییج مخاطب نقش مهمی را به عهده دارد و همواره یکی از موضوعات بحث انگیز و محل اختلاف اهل فن بوده است؛ اما با همه کوشش ها، اهل ادب هنوز تعریف جامع و مانعی از آن به دست نداده اند. در این پژوهش هدف این است که ضمن بیان دیدگاه ها و آرای متقدمان و متأخران، بررسی و دسته بندی و نقد این تعاریف، تعریف کامل تر و دقیق تری از تشبیب بیان کرد تا بتوان به درک روشن تری از آن دست یافت. بنابراین این پژوهش می کوشد برای دستیابی به این هدف پاسخی برای پرسش های زیر بیابد: 1 - تعاریف ارائه شده در کتاب های بلاغی تاچه حد شناسای تشبیب های فارسی است؟ 2 - آیا بنابر بیشتر کتاب های بلاغی، تشبیب و نسیب و تغزل مترادف و هم ردیف هستند؟ 3 - آیا می توان در تشبیب ویژگی خاصی مکمّل ویژگی ها و تعاریف آن در کتاب های بلاغی یافت؟ 4- آیا هر مقدمه قصیده ای را می توان تشبیب دانست؟