تأثیرپذیری انسان و طبیعت از یکدیگر از دیرباز اجتناب ناپذیر بوده است. با رشد نهادهای مدنی و ابزار فناوری، انسان در سطح گسترده ای در طبیعت تغییراتی ایجاد کرده که گاه سبب تهدیدهای محیط زیستی و اکولوژیکی شده است همین امر سبب گردید که بررسی مسائل محیط زیستی در ادبیات یکی از ضرورت های پژوهشی ادبیات تطبیقی گردد و گفتمانی در جهت فرهنگ سازی محیط زیستی برای حفاظت از آن شکل گیرد. ادبیات و به ویژه شعر به عنوان رسانه ای فرهنگی، تأثیرگذاری ویژه ای در حوزه های رفتاری و انگیزشی مخاطبان و بالا بردن سطح آگاهی و هوشیاری جامعه نسبت به محیط زیست دارد. در شعر معاصر نگاه متفاوت نیما و متأثران او، طرز برخورد با طبیعت را نسبت به شعر سنتی تغییر داد و دغدغه های محیط زیستی برخی شاعران معاصر به ویژه سهراب را واداشت تا با آثارشان به آگاهی بخشی و آموزش محیط زیست بپردازند. در این پژوهش که از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- تحلیلی از نوع اسنادی است، سعی شد نگاه شعر معاصر نسبت به محیط زیست و جایگاه و چگونگی آموزش محیط زیست در آن با محوریت اشعار سهراب سپهری، به عنوان آغازگر این جریان، مشخص گردد و این نتیجه به دست آمد که در شعر معاصر لزوم توجه به طبیعت و آگاهی بخشی برای حفاظت از آن سبب شد که از شعر به عنوان رسانه ای برای آموزش دهی ضمنی برای محیط زیست و رفتار صحیح با آن استفاده شود و این جریان با سهراب سپهری در شعر معاصر مطرح گردید.