نگرش یکپارچه به عناصر کلیدی سیاست گذاری فضایی روستایی شامل مکان ها، مردم و فعالیت ها در تدوین قوانین، برنامه ها و سیاست ها موجب توسعه پایدار روستایی می شود. نبود نگرش یکپارچه و بخشی نگری در فرایند تدوین برنامه های توسعه روستایی در ایران موجب شده است توسعه پایدار این مناطق با چالشی جدی مواجه شود. هدف مقاله حاضر، تحلیل محتوای کیفی سیاست های فضایی توسعه روستایی کشور است. مقاله حاضر به لحاظ ماهیت از نوع پژوهش های بنیادی و به لحاظ هدف از نوع پژوهش های توسعه ای است. روش تحلیل داده ها مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی جهت دار است. مقوله های سیاست گذاری فضایی شامل سیاست های مکان محور، توسعه پایدار کالبدی و نهادینه شدن سیاست های توسعه پایدار است. این مقوله ها شامل 11 شاخص یا زیرمقوله می شوند که چهارچوب مفهومی پژوهش را تشکیل می دهند. برای تحلیل محتوای کیفی سیاست های فضایی براساس شاخص های 11گانه پژوهش، پس از استخراج واحد معنا، فشردگی جملات و رمزگذاری، تعداد 143 رمز به دست آمد. این رمزها در طبقات مختلف (مقوله ها و شاخص ها) با توجه به ارتباط مفهومی و موضوعی قرار گرفتند. نتایج نشان داد از 143 رمز استخراج شده، شاخص ماهیت برنامه ریزی، بودجه ریزی و تدوین استراتژی ملی توسعه پایدار با 21 رمز (68/14درصد) در رتبه نخست، سه شاخص ابعاد اقتصادی، ابعاد زیربنایی کالبدی و هماهنگی بخش ها و سطوح مختلف (ملی و محلی) به طور مشترک با 18 رمز (58/12درصد) در رده دوم و شاخص حمایت از مناطق عقب مانده با 15 رمز (48/10درصد) در رده سوم قرار دارند؛ بنابراین جهت گیری تدوین سیاست های فضایی توسعه مناطق روستایی به سوی عوامل برنامه و بودجه ریزی، ابعاد زیربنایی کالبدی، اقتصادی و حمایت از مناطق عقب مانده است؛ درحالی که سهم عوامل اجتماعی، زیست محیطی و مشارکت سازمان های غیردولتی و بخش خصوصی در تدوین این سیاست ها اندک است. نوآوری پژوهش، تحلیل جامع اسناد سیاست گذاری شامل برنامه های توسعه پنج ساله، سیاست های کلی این برنامه ها، قوانین و سیاست های کلی نظام (تعداد 33 سند مرتبط) با استفاده از شاخص های سیاست گذاری فضایی است.