در جستار حاضر، تلاش شده است با روشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مبانی حکمت متعالیه، دیدگاه ملاصدرا درباره عرش و کرسی، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. در پایان این نتیجه به دست آمده است که میان عرش و کرسی، رابطه ای طولی برقرار است؛ از همین رو باید عرش را مرتبه ای از هستی دانست که نسبت به کرسی از سمت علیت برخوردار است و باطن کرسی و کرسی ظاهر آن می باشد. همچنین اگر قلم را تعبیر دیگری از وجود منبسط بدانیم، در این صورت عرش که مجموعه عالم عقل است، به دلیل معلول بودن، ظاهر قلم و قلم به دلیل علت بودن، باطن عرش و باطنِ باطنِ کرسی می باشد. از نظر نگارنده این سخن، با دیگر مبانی ملاصدرا، از جمله یکی دانستن حقیقت محمدی و قلم، سازگاری بیشتری دارد و از میان متأخران، سخن علامه طباطبایی با این تفسیر همسو می باشد. همچنین با توجه به روایت جاثلیق، بهتر است مرتبه وجودی عرش با مرتبه عالم عقل و مرتبه وجودی کرسی با مرتبه عالم مثال تطبیق داده شود.