برهان حدوث و قدم در کلام اسلامی همواره یکی از استدلال های اصلی و مهم برای اثبات وجود خداوند بوده است. در نوشتار حاضر با استفاده از روش مطالعه تاریخی تطبیقی تحوّلات حادث شده در نحوه تقریر برهان حدوث و قدم در کلام متقدّم امامیه و کلام اشاعره بررسی و مقایسه شده است. این پژوهش نشان می دهد که استدلال های متکلّمان امامی و اشعری برای اثبات حدوث عالم در قرن چهارم و پنجم هجری شاهد چند تحوّل اساسی بوده است. به همین نحو در باب اثبات ضرورت نیازمندی حادث به مُحدِث و علّت نیز دیدگاه های گوناگونی از سوی این متکلّمان ارائه شده است. درحالی که برخی از آنان این ضرورت را بدیهی می دانستند، برخی دیگر آن را غیر بدیهی قلمداد کرده، برای اثبات آن استدلالی از نوع قیاس غائب به شاهد ارائه کرده اند. در این زمینه، استفاده متکلّمان اشعری از انواع مختلف «برهان تخصیص» برای اثبات نیازمندی حادث به مُحدِث و عدم استناد متکلّمان امامی به این برهان تفاوتی شایان توجّه به شمار می آید.