این پژوهش در پی تبیین و نقد تصور شلینبرگ از «عشق الهی» است. این اندیشمند کانادایی، با ارائه شواهدی مبنی بر نفی صفت عاشق مطلق بودنِ خدا، به دفاع از شکاکیت اعتقادی پرداخته و بر همین اساس در قالب یک قیاس استثنائی، برهانی در نفی وجود خدا ارائه داده است. سوال اساسی این است که برهان ارائه شده از سوی شلینبرگ با چه چالش های نظری مواجه است؟ بررسی های این پژوهش که با روش تحلیلی و استنادی انجام شده، نشان می دهد که نظریه شلینبرگ با پاره ای از نقد ها از جمله بی توجهی به ظرفیت وجودی معشوق، نادیده انگاشتن شواهد تجربی ظهور خدا در عالم، برداشت ناصواب از مفهوم عذاب و مجازات، و ارائه تفسیر جبرگرایانه از ایمان و معرفت الهی مواجه است. این ضعف ها نشان می دهد که ایشان در ارائه تبیینی موجه از مولفه ی «عشق الهی» و نیز برهان مبتنی بر آن، موفق نبوده است.