رابطه شرور و کاستی های عالم با عدالت خداوند از دیرباز مورد توجه متفکران ادیان ابراهیمی بوده است. در دو دین یهودیت و اسلام نیز فیلسوفان به فراخور بهره عقلانی و فلسفی خویش به هستی شناسی و توجیه شرور پرداخته اند. نگارنده در این مقاله با مراجعه مستقیم به آثار ابن میمون اندلسی و شهید مرتضی مطهری به مقایسه این دو سنت عقلانی در مسئله شرور پرداخته است. نتایج این تحقیق در بحث هستی شناسی شرور آنست که هم در یهودیت و هم اسلام، الهیات عقلی پایبند به اصول فلسفی بوده و شر را امری عدمی می داند. اما در مورد توجیه شرور تفاوت هایی به چشم می خورد که ناشی از تکون و سیر تاریخی الهیات در دو دین مذکور است به گونه ای که در الهیات عقلی یهود صحبتی از نظریه جبران و یا تعالی روحی انسان ها نیست، اما در اسلام به آنها اشاره شده است.