در تمام جوامعِ دارای قشربندی اجتماعی، همواره اقشارِ کم درآمدی یافت می شوند که از توانایی اداره کردن زندگی خود و تهیه امکانات حداقلی لازم برای زندگی برخوردار نیستند. این گروه ها بیشتر از اقشار دیگر در معرض آسیب های مختلف قرار دارند و در مقابل بیماری ها، بحران های اقتصادی و بلایای طبیعی، آسیب پذیرتر از بقیه مردم اند. یکی از راهکارهایی که در جوامع امروزی به منظور فراهم ساختن زمینه اشتغال این گروه ها و کاستن از مشکلات آن ها به کار گرفته می شود استفاده از ظرفیت مشاغل خانگی است که این امر معمولاً در قالب شرکت های تعاونی صورت می گیرد. بر همین اساس، در مطالعه حاضر سعی شده است عملکرد شرکت های تعاونی در توانمندسازی اقشار کم درآمد از طریق مشاغل خانگی مورد بررسی قرار گرفته و با شناخت نقاط ضعف و قوت این شرکت ها، الگویی مطلوب برای توانمندسازی این اقشار ارائه شود. برای این منظور، پرسشنامه محقق ساخته در بین 30 نفر از مدیران شرکت های تعاونی فرش دست بافت و پرسشنامه AHP در بین 20 نفر از کارشناسان بخش تعاون و مشاغل خانگی توزیع شده و اطلاعات گردآوری شده در قالب مدل های سوات ( SWOT ) و تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که به طورکلی وضعیت توانمندی اقشار کم درآمد تحت تأثیر عملکرد ضعیف شرکت های تعاونی در حوزه مشاغل خانگی، به ویژه از بُعد اقتصادی، چندان رضایت بخش نیست. در همین راستا، الگوی پیشنهادیِ پژوهش حاضر، به عنوان یک الگوی اقتصادی، دستیابی به توانمندی اقشار کم درآمد توسط تعاونی ها و مشاغل خانگی را معلول بکارگیری اقداماتِ راهبرد تدافعی در ابتدای کار و بهره گیری از اقدامات بازنگری، محافظه کارانه و تهاجمی در ادامه می داند.