آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

کانت به طور کلی براهین نظری دال بر وجود باری را در سه دسته برهان وجودی، جهان شناختی و نظم جای می دهد. در نگاه او، چون وجود یک محمول واقعی و تعین بخش نیست، نمی تواند در تعریف شیء حاضر باشد و بنابراین برهان وجودی عقیم است. این مقاله، همگام با کانت و بنت، می کوشد تا نشان دهد که وجود نه مایه کمال و نه محمولی تعین بخش است. نیز بر خلاف نظر بنت، که دلایل کانت را ناکافی می داند، ادعا می شود که کانت مغالطه بنیادینی را که در برهان وجودی نهفته است پیدا و هویدا کرده است. به زعم کانت، خطای برهان جهان شناختی وابستگی آن به برهان سست بنیان وجودی است. بنت به درستی، ابهام و سستی این وابستگی را مورد توجه قرار می دهد. با این حال، کانت در فرصتی دیگر، با نقدی قوی، استدلال جهان شناختی را از اعتبار ساقط می کند. در مرحله آخر، کانت با همه دلبستگی ای که به برهان نظم دارد، آن را مبتنی بر برهان معیوب جهان شناختی توصیف می کند. نقد بنت در این مرحله، از ارتباطی ذاتی که میان برهان جهان شناختی و نظم وجود دارد غفلت می ورزد.

تبلیغات