درحالی که نگرانی محیط زیستی اغلب به عنوان یک متغیر پیش بین در خرید محصولات محیط زیستی در نظر گرفته می شود، یافته های تجربی این ارتباط را به صورت قطعی مورد تأیید قرار نمی دهند. درنتیجه بروز این شکاف در ادبیات، این تحقیق، تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم نگرانی های محیط زیستی بر روی تمایل به خرید محصولات محیط زیستی، به منظور درک بهتر این تناقض را موردبررسی قرار داده است. این تحقیق از حیث هدف کاربردی و از حیث روش، پیمایشی و مبنی بر تحلیل کوواریانس با استفاده از الگوی مدل یابی معادله ساختاری است. موردمطالعه این تحقیق، تعداد 386 نفر از دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، به عنوان بخشی از گروه شهروندان با استفاده از فرمول کوکران به صورت تصادفی انتخاب گردید که بر اساس یافته ها و نتایج به دست آمده نقش میانجی گری استراتژی های یادگیری ارادی و اتفاقی در رابطه میان نگرانی های محیط زیستی و تمایل به خرید محصولات محیط زیستی مورد تأیید قرار گرفت. درنتیجه می توان ادعا کرد که با استفاده از استراتژی های یادگیری می توان نگرانی محیط زیستی افراد را به سمت خرید محصولات محیط زیستی هدایت نمود.