توانمندی های محیطی، بستر الگوهای استقرار متناسب سکونتگاه های انسانی را در فضاهای جغرافیایی فراهم می کند. در این میان، مهاجرت و جابه جایی نامتناسب مکانی انسان ها موضوعی پایا به ویژه در مهاجرت های بی رویه روستا - شهری در رشته های گوناگون علوم انسانی است که توجه پژوهشگران را به خود معطوف کرده است. این پژوهش با روش تحلیلی - توصیفی و بهره گیری از منابع و اسناد موجود و پرسش نامه به بررسی آثار سبک مدیریت روستایی بر میزان پایداری سکونتگاه های روستایی در شهرستان اصفهان پرداخته است. جامعه آماری، دویست هزار نفر از روستاییان شهرستان اصفهان است که به صورت تصادفی، 400 نفر سرپرست خانوار برای حجم نمونه تعیین شد. باتوجه به ضریب همبستگی پیرسون، بین شاخص ها و سبک های چندگانه مدیریتی در روستاها ارتباط دیده می شود؛ به طوری که مدیریت اجرایی این روستاها از نظر شاخص انگیزش، سبک آمرانه - خیرخواهانه و بسیار متمایل به سبک مشورتی، از نظر شاخص تعامل - نفوذ، سبک آمرانه - خیرخواهانه متمایل به سبک مشورتی، از نظر شاخص تصمیم گیری، سبک آمرانه - خیرخواهانه و از نظر شاخص اهداف اجرایی و آموزش، سبک آمرانه –خیرخواهانه و اندکی متمایل به سبک مشورتی است. از سویی ارتباطی مستقیم بین نوع سبک مدیریت و پایداری سکونتگاه های روستایی بین روستاهای شهرستان وجود دارد. همچنین سطح معنی داری صفر که کوچک تر از 01/0 است، بیان کننده وجود همبستگی معنی دار بین دو متغیر سبک مدیریت و پایداری سکونتگاه ها است. نتایج نشان می دهند همانند همه اقدامات بالا به پایین، توجه چندانی به مشارکت کردن افراد روستایی نبوده و تنها به صورت اقدامات دستوری - اجرایی انجام شده که این مسئله یکی از اسباب تخلیه و ناپایداری روستاهای شهرستان اصفهان بوده است که اقدامات توسعه ای از سوی مسئولان به پایداری جمعیتی منجر نشده و به تخلیه آن ها نیز کمک کرده است.