هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش هوش اخلاقی، فرهنگی و معنوی بر ناسازگاری زناشویی زنان متاهل انجام شد. روش: با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان کرمانشاه در سال 91-92تعداد20نفر انتخاب و صورت تصادفی در دو گروه 10 نفره آزمایشی و گواه گمارده شدند. پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. برای گروه آزمایش 10 جلسه درمان هوش محور برگزار شد. ابزار پژوهش مقیاس سازگاری زناشویی دو طرفه اسپانیر(1976) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیر (مانکوا) و نرم افزارspss نسخه 19 انجام شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین دو گروه از نظر سازگاری زناشویی و مولفه های آن (رضامندی دو نفره، توافق دو نفره، همبستگی دو نفره، و ابراز محبت و عواطف در روابط دو نفره) تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به تفاوت معنی دار سازگاری زناشویی در دوگروه، تقویت هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی می تواند در بهبود روابط بین فردی و زناشویی موثرواقع شود. در کل یافته ها لزوم گنجاندن برنامه آموزش هوش اخلاقی، معنوی و فرهنگی به زوجین را متذکر می سازد.