آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۴

چکیده

هدف:میزان گرایش به ازدواج در هر جامعه ای بر اساس انگیزه مندی افراد آن جامعه قابل تبیین است. انگیزه فرآیندی درونی است که رفتار را نیرومند و هدایت می کند و فصل مشترک نیازها، شناخت ها و هیجان ها است. این که کدام دسته از عوامل در تعیین گرایش و انگیزش افراد برای ازدواج موثّر می باشند، موضوعی است که در اینجا مورد توجّه قرار گرفته است. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این سئوالات است: الف) افراد در آستانه ی ازدواج از چه میزان انگیزه مندی برای ازدواج برخوردارند؟ ب) آیا ابعاد مختلفی برای این انگیره وجود دارد؟ ج) انگیزه های عاطفی از چه جایگاهی در گرایش به ازدواج برخوردار می باشند؟ روش: این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و جامعه آماری کلیه ی دختران و پسران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر همدان جهت اقدام برای ازدواج بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 156 نفر به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. برای سنجش انگیزه مندی از مقیاس محقّق ساخته با پایایی آلفای کرونباخ 87/0 و در تحلیل متغیّرها ازضریب همبستگی پیرسون و تحلیل عاملی استفاده شد. یافته ها: براساس یافته ها80% آزمودنی ها در حدّ متوسطی برای ازدواج انگیزه داشتند. میزان اهمبیت و دلایل در میان دو جنس و درگروه های سنّی و تحصیلی تفاوت معناداری را نشان داد. در تحلیل عاملی شش مولفه ی انگیزه ی نامناسب، عاطفی، روان شناختی، زیستی، اجتماعی و بدون دلیل حاصل گردید. نتیجه گیری:در یک نتیجه گیری کلّی می توان گفت اگرچه افراد از میزان انگیزه مندی قابل قبولی برای ازدواج برخوردارند؛ امّا توجّه به چگونگی و کیفیت آن باتوجّه به گرایشی که بیشتر معطوف به وجوه منفی و هیجانی آن است، می تواند نکته ی قابل تأمّلی برای محقّقان و روان شناسان حوزه ی ازدواج و خانواده تلقی گردد.

تبلیغات