تحقیق حاضر سعی دارد تا تاثیرات به کارگیری چارچوب نظری نفوذ استاد را در کلاسهای آموزش زبان انگلیسی در دانشگاه فرهنگیان تبریز مورد بررسی قرار دهد، چهارچوبی که جان هرون تحت عنوان ""بررسی شش اصل نفوذ استاد بر تمایل زبان آموز به برقراری ارتباط"" مطرح کرده است. این مدل که ریشه در نظارت بالینی دارد، می تواند رفتار کلامی و جمله های حقیقی که استاد در بافت یادگیری زبان بکار می برد را جهت دهد. 60 دانشجو در آزمون مهارتهای عمومی زبان PET شرکت کردند که بر اساس نتایج حاصله ، 36 نفراز آنها به دو گروه 18 نفری برای این پژوهش انتخاب شدند. گروه اول، گروه تحت نفوذ استاد بود که در آن استاد تعیین می کرد چه اقداماتی باید صورت پذیرد، این استاد بود که اطلاعات را ارائه می داد و یا با دانشجوها تعامل داشت. گروه دوم، گروه عاری از نفوذ استاد بود که در آن استاد صرفا ایده دهنده، حلال مشکلات و اعتماد به نفس دهنده بود. این دو گروه پرسشنامه های مربوط به تمایل به برقراری ارتباط، هم قبل، هم بعد و هم در دوره پیگری مجدد آموزشی را کامل کردند. نتایج حاصل از بکارگیری شش اصل نفوذ استاد حاکی از تغییرات چشمگیر در عملکرد دانشجویانی داشت کهو تحت نفوذ استاد نبودند و به عملکرد بهتر این گروه ازگروه تحت نفوذ استاد منجر گردید. امید است که این تحقیق افق های روشن جدیدی را به روی متخصصان، اساتید و نیز دانشجویان در حیطه آموزش زبان انگلیسی ایجاد نماید