مقدمه: امروزه محیط سازمان ها محیطی کاملا رقابتی است و سازمان ها به منظور بقا و موفقیت و تطابق با این تغییرات با تکیه بر توانمندسازی کارکنان خود بایستی یاد بگیرند. هدف از این پ ژوهش تعیین رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود. نمونه ی آماری پژوهش 100 نفر از کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه در سال 92 خورشیدی بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و نمونه گیری تصادفی ساده از معاونت های مختلف انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تغییر یافته توانمندسازی spreitzer و یادگیری سازمانی Neefe استفاده شد. پایایی این دو پرسشنامه با استفاده از ضریب alpha cronbach’s به ترتیب 90 درصد و 86 درصد به دست آمده بود. اطلاعات دموگرافیک و شغلی نیز به این پرسشنامه اضافه گردید. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار spss 15و روش های آماری توصیفی( میانگین، انحراف معیار،فراوانی) و استنباطی (T- Test، ضریب همبستگی Anova ,و رگرسیون خطی چندگانه) استفاده شد.
یافته ها: بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد (p<0/001, r= 0/696 ) نتایج حاصل از رگرسیون خطی چندگانه نشان داد دو بعد احساس مشارکت با دیگران و احساس شایستگی در شغل پیش بینی کننده یادگیری سازمانی است.P<0/05) ,322/0 = β0/465, = β ( سطح یادگیری سازمانی و توانمندی کارکنان در حد متوسط می باشد.
نتیجه گیری: از آنجا که احساس مشارکت با دیگران و شایستگی بیشترین تاثیر را بر یادگیری سازمانی داشت مدیران می توانند با مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیری ها و فراهم آوردن زمینه های خلاقیت و آموختن و تجربه کردن کارکنان به منظور توسعه ی شایستگی، دانشگاه را به سمت سازمان یادگیرنده سوق دهند.