مرضیه فرمانی

مرضیه فرمانی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

امکان سنجی ایجاد خوشه های صنعتی صادراتی در استان فارس از دید مدیران صنایع با استفاده از شاخص LQ

نویسنده:

کلید واژه ها: امکان سنجی خوشه صنعتی صادرات شاخص ضریب مکان الماس پورتر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۶۲۴
آنچه که امروزه عمدتاً باعث تفاوت در درجه توسعه یافتگی جوامع شده میزان فعالیت های صنعتی این کشورها و توان فناوری آن ها در ارتقای کمی و کیفی تولیدات کارخانه ای و صادرات است. استان فارس در عرصه صنعت و تجارت از استان های مطرح کشور است و با در اختیار داشتن حدود 5 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور تنها 3.5 درصد از ارزش افزوده بخش صنعت کشور را به خود اختصاص داده که با توجه به پتانسیل ها و قابلیت های بالقوه استان چندان مناسب نبوده و نیاز توجه جدی به این بخش به منظور ایجاد ارزش افزوده بیشتر احساس می گردد. بر همین اساس مقاله پژوهشی حاضر به امکان سنجی ایجاد خوشه های صنعتی صادراتی در استان فارس از دید مدیران صنایع، از طریق شاخص ضریب مکان ( LQ ) از تمام صنایع استان به تفکیک صنایع نه گانه پرداخته است. هدف از انجام این پژوهش بررسی امکان ایجاد خوشه های صنعتی و صادراتی توسط شرکت های همسان و مشابه از نظر تولیدات و میزان صادرات آن ها است که به شیوه اسنادی و پیمایشی انجام شده است. برای اثبات این شاخص، داشتن ضرورت رقابتی مطرح شد که برای این منظور از مدل پورتر تحت عنوان الماس پورتر استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش، 325 شرکت فعال در استان فارس است که اطلاعات به وسیله پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری گردیده است. اطلاعات از جامعه آماری با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته پس از تأیید روایی اساتید و پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت و با نرم افزار SPSS در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت، می توان از این اطلاعات به دست آمده نتیجه گرفت که صنایع استان در هر یک از عوامل ساختاری خوشه صادراتی دارای مزیت بوده و استان در بخش های صنایع غذایی، آشامیدنی و دخانیات، صنایع لاستیک و پلاستیک، صنایع شیمیایی و کک و صنایع غیرفلزی قابلیت و پتانسیل های لازم جهت خوشه شدن را دارد.
۲.

تعیین فرصت های سرمایه گذاری و اولویت بندی فعالیت های اقتصادی در استان فارس با استفاده از روش تاکسونومی عددی

نویسنده:

کلید واژه ها: اولویت بندی فعالیت های اقتصادی روش تاکسونومی عددی تحلیل عاملی استان فارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۹ تعداد دانلود : ۲۹۶
استفاده بهینه از منابع تولیدی یکی از عوامل مؤثر در موفقیت اقتصادی کشورهاست. برای دستیابی به این مهم تعیین قابلیت ها و مزیت مناطق و استان ها ضروری است؛ زیرا در این حالت می توان تخصیص منابع را به صورت بهینه انجام داده و راندمان تولید را بالا برد. در این راستا، در این پژوهش اولویت های تولیدی و سرمایه گذاری در بخش های مختلف اقتصادی استان فارس مطالعه شده است. برای این امر از روش تاکسونومی عددی و تحلیل عاملی و شاخص های متعدد استفاده شده و فعالیت های تولیدی استان در سه بخش کشاورزی، خدمات و صنعت اولویت بندی شده است. بر اساس نتایج تحقیق، در بخش محصولات زراعی استان، فعالیت های مربوط به تولید گندم، لوبیا و حبوبات، در بخش فعالیت های باغی، فعالیت های مربوط به تولید شفتالو، لیموترش و بادام و در بخش فعالیت های دامی نیز تولید گوشت گوسفند، گوشت گاو، گوشت گاومیش جزو اولویت های اول تا سوم زیربخش های بخش کشاورزی می باشند. در بخش خدمات، بر اساس شاخص ترکیبی، فعالیت های عمده فروشی، خرده فروشی و حمل ونقل جاده ای جزو سه اولویت اول این بخش در استان فارس بوده است. همچنین در بخش صنعت، بر اساس شاخص ترکیبی، فعالیت های تولیدی ساخت وسایل الکترونیکی و برقی، محصولات کانی غیرفلزی و ساخت فلزات اساسی به عنوان اولویت های اول تا سوم بخش صنعت استان فارس شناسایی شده است.
۳.

رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی در میان کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ایران کارکنان توانمندسازی یادگیری سازمانی دانشگاه ها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی رفتار سازمانی
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت سازمانی و منابع انسانی روابط فرد و سازمان
تعداد بازدید : ۷۶۶ تعداد دانلود : ۳۵۸
مقدمه: امروزه محیط سازمان ها محیطی کاملا رقابتی است و سازمان ها به منظور بقا و موفقیت و تطابق با این تغییرات با تکیه بر توانمندسازی کارکنان خود بایستی یاد بگیرند. هدف از این پ ژوهش تعیین رابطه بین توانمندسازی و یادگیری سازمانی در بین کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شیراز بوده است. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود. نمونه ی آماری پژوهش 100 نفر از کارکنان سازمان مرکزی دانشگاه در سال 92 خورشیدی بودند که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم و نمونه گیری تصادفی ساده از معاونت های مختلف انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه تغییر یافته توانمندسازی spreitzer و یادگیری سازمانی Neefe استفاده شد. پایایی این دو پرسشنامه با استفاده از ضریب alpha cronbach’s به ترتیب 90 درصد و 86 درصد به دست آمده بود. اطلاعات دموگرافیک و شغلی نیز به این پرسشنامه اضافه گردید. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار spss 15و روش های آماری توصیفی( میانگین، انحراف معیار،فراوانی) و استنباطی (T- Test، ضریب همبستگی Anova ,و رگرسیون خطی چندگانه) استفاده شد. یافته ها: بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی رابطه ی مثبت و معنی دار وجود دارد (p<0/001, r= 0/696 ) نتایج حاصل از رگرسیون خطی چندگانه نشان داد دو بعد احساس مشارکت با دیگران و احساس شایستگی در شغل پیش بینی کننده یادگیری سازمانی است.P<0/05) ,322/0 = β0/465, = β ( سطح یادگیری سازمانی و توانمندی کارکنان در حد متوسط می باشد. نتیجه گیری: از آنجا که احساس مشارکت با دیگران و شایستگی بیشترین تاثیر را بر یادگیری سازمانی داشت مدیران می توانند با مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیری ها و فراهم آوردن زمینه های خلاقیت و آموختن و تجربه کردن کارکنان به منظور توسعه ی شایستگی، دانشگاه را به سمت سازمان یادگیرنده سوق دهند.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان