آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۲

چکیده

روش شناسی جدیدی که از تلفیق روش های کمّی و کیفی تشکیل شده را «روش تلفیقی» نام نهاده اند. پس از آنکه انتقادات فراوانی به «روش کمّی» وارد شد، جنبش دوم روش شناسی با عنوان «روش کیفی» در دهه های90-1970میلادی گسترش یافت. این روش شناسی برخلاف روش شناسی اول که به کمیت گرایی و تجربه گرایی بها می داد، بیش تر بر آن شد تا نواقص و ایرادات وارده بر روش شناسی اول (که تا دهه1970 این روش شناسی غالب بود)، عدم توانمندی آن در پرداختن به ابعاد انسانی و کیفیت واقعیت های حیاتی انسانی بود را رفع نماید. جنگ پارادایمی بین محققان کمّی (اثبات گرایی و پسا اثبات گرایی) و کیفی (تفسیرگرایی،انتقادگرایی،فمنیسم و پست مدرنیسم) باعث شد که علوم اجتماعی به دنبال پارادایم جدیدی بیفتد. جنبش سوم روش شناسی، بر این اساس شکل گرفت که جهان واقعی را تنها از راه یک روش علمی (اثباتی یا تفسیری) نمی توان شناخت. لذا، به ترکیب دو جنبش روش شناسی کمّی و کیفی می پردازد. از دهه1990 میلادی موج سوم روش شناسی، «روش شناسی ترکیبی یا تلفیقی» نام گرفت.

تبلیغات