آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تجربه بی نزاکتی در محیط کار و عدالت سازمانی، با ارتکاب بی نزاکتی در محیط کار و در نظر گرفتن نقش میانجی عاطفه منفی و تعدیلی روان رنجورخویی انجام گردید. این پژوهش از نوع رابطه ای است. جامعه آماری پژوهش حاضر 411 نفر پرسنل یک سازمان خدماتی بود که از میان آنان 198 نفر به صورت تصادفی ساده گزینش شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس تجربه بی نزاکتی در محیط کار (کورتینا و همکاران، 2001)، پرسشنامه عدالت سازمانی (کالکویت، 2001)، مقیاس بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل (ون کاتویک و همکاران، 2000)، مقیاس ارتکاب بی نزاکتی در محیط کار (بلو و آندرسون، 2005) و پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1985) بودند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل میانجی ماکرو پریچر و هایز (2008) و تحلیل تعدیلی هایز و ماتس (2009) استفاده گردید. نتایج نشان داد تجربه بی نزاکتی در محیط کار، عدالت بین فردی، عدالت اطلاعاتی، روان رنجورخویی و عاطفه منفی با ارتکاب بی نزاکتی در محیط کار رابطه معناداری دارند (01/0P<). به علاوه، عاطفه منفی رابطه بین عدالت تعاملی و ارتکاب بی نزاکتی را میانجی گری می کند (05/0P<). یافته ها حاکی از آن بود که قربانیان بی نزاکتی با ارتکاب بی نزاکتی، این رفتار را تلافی کرده و روان رنجورخویی این رابطه را تعدیل می کند. به عبارت دیگر، رابطه بین تجربه بی نزاکتی و ارتکاب بی نزاکتی در افراد با روان رنجورخویی بالا، بیشتر از افراد با روان رنجورخویی پایین است (01/0P<).

تبلیغات