سیمپلی و دیمیتراکوپولو (2007) مشاهده کردند که در فرایند فراگیری زبان دوم و پس از گذر از مرحله ی بحرانی، ویژگیهای تعبیرناپذیر زبان قابل دسترسی نمی باشند. این مقاله، با ارائه شواهدی از وضعیت ضمایر تکرار، به عنوان یکی از عناصر تعبیر ناپذیر، در زبان انگلیسی فراگیران فارسی زبان این ادعا را مورد بررسی قرار می دهد. به منظور بررسی وضعیت ضمایر تکرار در زبان دومِ این فراگیران، یک آزمون قضاوت دستوری و یک آزمون ترجمه، طراحی و بر روی 111 فراگیر بزرگسال با چهار سطح متفاوت بسندگی زبان و 18 انگلیسی زبان اجرا گردید. نتایج حاصل از ﺗﺤﻠﻴﻞ آماری داده ها، ضمن اشاره به تاثیر بسندگی زبان بر انواع عبارات موصولی، نشان می دهد که با افزایش بسندگی، عملکرد فراگیران در عدم پذیرش ضمایر تکرارِ انگلیسی به عملکرد انگلیسی زبانان نزدیکتر می شود. با این حال، فراگیران حتی در سطوح پیشرفته، به ویژه در مورد عبارات موصولی مفعولی و مفعولِ حرف اضافه، همانند انگلیسی زبانان رفتار نمی کنند. این نتایج فرضیه ی «تعبیرپذیری» مطرح شده توسط سیمپلی و دیمیتراکوپولو را تایید می کند. این یافته ها همچنین در مورد مساله مربوط به سن مناسب جهت فراگیری زبان دوم کاربرد دارد.