نظریه سرمایهگذاری در فراگیری زبان دوم (Norton, 1995) که معتقد است فراگیران زبان دوم که شخصیت غنی تری را برای خود در فضای زبان دوم متصور می شوند در فراگیری زبان دوم با جدیت بیشتری تلاش می کنند. در نتیجه هم شخصیت غنی تری را برای خود فراهم کرده و هم مهارت بیشتری در زبان دوم کسب می کنند. بهم پیوستگی و نقش متقابل بین زبان و فرهنگ و تاثیر آتی این دو بر شخصیت فراگیران زبان و میزان مهارت آنها در زبان دوم در بین 72 دانشجوی ایرانی مقطع کارشناسی ارشد زبان انگلیسی در دانشگاه علامه طباطبایی مورد مطالعه قرار گرفت. از میان انبوه ویژگیهای فردی پنج ویژگی فردی (همدلیفرهنگی، آزاداندیشی، پیشگامی در برقراری ارتباط اجتماعی، ثبات احساسی و انعطاف پذیری) برای مطالعه مد نظر گرفته شدند. ویژگی فردی با استفاده از پرسشنامه سنجش ویژگیهای فردی و مهارت زبان دوم با استفاده از آزمون زبان انگلیسی (تافل) مورد سنجش قرار گرفتند. سپس رابطه بین ویژگیهای فردی و مهارت کسب شده در زبان انگلیسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله حاکی از این بودند که وقتی همه دانشجویان به عنوان یک مجموعه واحد مد نظر گرفته می شوند همبستگی بین ویژگیهای فردی دانشجویان و مهارت آنها در زبان انگلیسی چندان بارز نیست. اما وقتی دانشجویان با توجه به مهارت خود در زبان انگلیسی به سه گروه بسیار ماهر، متوسط، و ضعیف تفکیک شدند، همبستگی بین ویژگیهای فردی و مهارت زبان انگلیسی در گروه دانشجویان بسیار ماهر مثبت و بالا (62=r) مشاهده شد در حالی که همبستگی بین این دو متغیر در گروه ضعیف بسیار ناچیز مشاهده شد. نتایج این تحقیق تاییدی است بر نظریه سرمایه گذاری در فراگیری زبان دوم بدین معنا که فراگیران زبان دوم با هدف ایجاد تحول در شخصیت فردی و غنی تر کردن آن از طریق فراگیری یک زبان دوم می توانند در فراگیری مهارتهای زبان خود نیز موفق بوده و از مهارت بالاتری نسبت به دیگر فراگیران زبان برخوردار شوند.