آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

مقاله حاضر به بررسی پاسخ این سوال می پردازد که آیا می توان رمان معروف طبل حلبی اثر گونتر گراس را طبق آنچه عموما ادعا می شود یک اثر رئالیسم جادویی نامید؟ بررسی دقیق پیرامون عناصر تشکیل دهنده این سبک هنری- ادبی به ویژه عنصر ""خموشی نویسنده"" و مفهوم ""تردید"" دلالت بر آن دارد که بر خلاف تبلیغات موجود، در برخی از بخش های این اثر، عناصر فوق کاملا نادیده گرفته شده و گاه حتی مخالف آنها عمل می کنند. این مقاله با استفاده از روش دقیق خوانی و ارایه و بررسی نمونه هایی از بطن رمان به این نتیجه می رسد که به تنها ویژگی شاخص و بارز رئالیسم جادویی، یعنی ""خموشی نویسنده"" آشکارا توجهی نشده و علاوه بر آن، وجود تردید پایدار و ممتد در طول اثر نهایتا اعتبار رئالیسم جادویی بودن آن را مخدوش و منتفی ساخته است. بر اساس اظهار نظر معروف فرانتس رو، در باره حیات پنهان و مکتوم نیروهای خارق العاده در جهان پیرامون ما دو نتیجه استخراج می شود: نخست عنصر جدیدی است که آن را ""قلت"" نام نهاده ام و بدین مفهوم است که وقایع غیر عادی و ماورالطبیعه نمی توانند مکرر و به تناوب رخ دهند. دوم آنکه اینگونه وقایع باید به فوریت و ""آنیت"" ظاهر شده و بی درنگ خاتمه یابند و لذا کنترل شدنی نخواهند بود. حال آنکه در این رمان، قدرت حیرت انگیز اسکار، شخصیت محوری اثر، نه تنها به دفعات استفاده می شود، بلکه هر زمان که اراده کند دردسترس و قابل کنترل وی است.

تبلیغات